شعری از محمد علی بهمنی
در این زمانه یِ بی های و هویِ لال پرست
خوشا به حالِ کلاغانِ قیل و قال پرست
چگونه شرح دهم لحظه لحظه ی خود را
برای این همه ناباورِ خیال پرست؟
به شب نشینیِ خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کند ماهیِ زلال پرست
رسیده ها چه غریب و نچیده می افتند
به پایِ هرزه علفهایِ باغِ کال پرست
رسیده ام به کمالی که جز انا الحق نیست
کمالِ دار برای منِ کمال پرست
هنوز زنده ام و زنده بودنم خاری ست
به چشم تنگیِ نامردم زوال پرست
خوشا به حالِ کلاغانِ قیل و قال پرست
چگونه شرح دهم لحظه لحظه ی خود را
برای این همه ناباورِ خیال پرست؟
به شب نشینیِ خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کند ماهیِ زلال پرست
رسیده ها چه غریب و نچیده می افتند
به پایِ هرزه علفهایِ باغِ کال پرست
رسیده ام به کمالی که جز انا الحق نیست
کمالِ دار برای منِ کمال پرست
هنوز زنده ام و زنده بودنم خاری ست
به چشم تنگیِ نامردم زوال پرست
0 Comments:
ارسال یک نظر
<< Home