جمعه، فروردین ۰۳، ۱۳۸۶

عید باستانی مبارک


به خویشان ، به دوستان ، به یاران آشنا
به مردان تیز خشم که پیکار می کنند
به آنان که با قلم ،
تباهی درد را ،
به چشم جهانیان پدیدار می کنند
بهاران خجسته باد

دوشنبه، اسفند ۱۴، ۱۳۸۵

زن

زیاد دوست ندارم در موردش صحبتی کنم. کلا دوست ندارم در مورد دو چیزی که به نظر خیلی ها مهم هست ولی در من رغبتی برای تفکر ایجاد نمیکنه صحبت کنم. یکی بحثِ دین هست و دیگری زن. در حال حاضر نظاره گرجوِ فیمینیستی دانشگاه با نزدیک شدن به 8 مارس ( نمیدونم چرا نمیگن 18 اسفند) هستم. در یک پستی نوشته بودم با جنس مخالفم مشکل دارم.هنوزم هست.حالا دلایلاشو بگم.
جواب اینکه چرا زنان در جامعه به موفقیت چندانی نمیرسن رو بهتره از خودشون بپرسیم. اکثراً از نبود حقوق یکسان برای مرد و زن سخن می گویند.می توانیم یقین کنیم باید چنین حقوقی به همراه قید های دیگری چون حجاب برای تمام انسانها یکسان برخورد شود. ولی اگر حق طلاق در اختیار آنان بود یا هنگام ازدواج برای من مهریه تعیین می کردنند به حق مطلوب خود می رسیدند؟ تمرکز من بر این نکته است با وجود چنین حقوقی (در نقاط دیگر جهان) چرا باز هم موفقیتی را در زمینه های علمی ، سیاسی ، فلسفی ، ادبی در بین زنان نیافته ام ؟ ایا یا وجود این حقوق دیگر میتوان امید داشت هنگام راه رفتنشان، مردان اطراف خود را به دیده ی انسان هایی غیرعادی و بی کلاس که برای سوء استفاده جنسی به آنها نگاه می کنند ، نبینند ؟ اگر من نمی توانم نیاز جنسی خود را برطرف کنم و به همین منظور روزی به انان پیشنهاد دهم میخواهم تن خود را به شما بفُروشم،میتوانم دیگر فرض کنم کثیف خطابم نمیکنند؟ ایا حاضرند با شنیدن مارش جنگی به جبهه های جنگ روانه شوند و در راه عقاید خود کشته شوند یا 2 سال از جوانی خویش را با بیدارباشِ فرمانده ی خود بیدار شوند؟ امتیاز مرد ناشی از این است که او با به خطر افکندن زندگی اش ، بر ذهن در مقابل زندگی تاکید می ورزد در حالیکه زن اصولا موجودی است که زندگی می کند و زندگی خود را به خطر نمی افکند.
که من نیز حاضرم در حقوق من گنجانده شود که بچه های خود را تربیت کنم و باعث آرامش زن خود شوم و آشپزی و نظافت خانه را انجام دهم و اگر از طرف آنان به من پیشنهاد جنسی داده شد ناراحت نشوم.
مرد به آفرینندگی می پردازد،از حدود زمان حاضر پا فرا می گذارد، درهای آینده را می گشاید و در این کار انسانیت خود را بازمیشناسد. زندگی برای مرد والاتریت ارزش ها نیست و این زندگی باید برای دستیابی به هدف های مهمتر از خود به کار گرفته شود. مرد خود را تحت خویشتن طرح ریزی می کند. زن همیشه دیگری بوده است.
فرهنگ برابری را می توان بدون تکیه بر مردان برای حداقل فرزندان خود به ارمغان بیاورند. همانطور که مردان چنین حقوقی را بدون کمک آنان برای خود ساختند.